دیکشنری
cotton wool
kɑtən wʊl
فارسی
1
عمومی
::
پنیهلایی، پنبهخام
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COTTON FACTORY
COTTON GIN
COTTON MILL
COTTON OR SILK VELVE
COTTON PLANT
COTTON PLANTATION
COTTON PRINT
COTTON SEED
COTTON SPINNER
COTTON SPINNING
COTTON TAIL
COTTON TO
COTTON UP TO
COTTON VELVET
COTTON WASTE
COTTON WOOL
COTTON YARN
COTTONADE
COTTONSEED
COTTONY
COTTUPTNESS
COTYLA
COTYLEDON
COTYLEDONOUS
COTYLOID
COTYPE
COUCH
COUCH IN
COUCH POTATO
COUCHANT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید